اون قدیما که این ضرب المثل و میشنیدم تصورم از سفر، سفر بود نه سفر! یعنی پاشی بری اصفهان، این یعنی سفر. بعدها که بزرگ تر شدم تجارب مختلف زندگی هم به دسته سفرها اضافه شد، تجاربی که در کار، تحصیل، بیزنس و غیره بدست میاری، اما چند صباحی است با نگرش سفر زندگی کارل گستاو یونگ آشنا شدم و فهمیدم سفر درون به مراتب وسیع تر و از سفر بیرون هست و مرز بین حرکت و سکون و لذت یا افسردگی در سنین میانسالی به بعد.
سهیل رضایی مدرس مباحث روانشناسی عمقی نگر به روش یونگ، در کلاس سفر قهرمانی مردان، به عنوان تکلیف ایجاد وبلاگ را به شاگردان توصیه میکنه، اینکه چرا به نظر من بیشتر بر میگرده به اینکه برون ریزی و الزام به نوشتن و گفتن یک قدم کلیدی در شفای درون، شفافیت با خود و یک قدم کلیدی برای شروع سفر هست. خیلی فکرها در ذهن انسان جابجا میشه که مثل یک چهارراه شلوغ هر کدام از سمتی میان و میرن. اما وقتی میشینی و دست به قلم یا کیبرد میشی، فکرها منسجم تر میشه و آماده میشی دغدغه و نگرانیهات و بنویسی و با نوشتن هر فکر آرامشی پیدا میکنی که خیالت راحته فکره ثبت شده و از دست نمیره. خلاصه که این وبلاگ به عنوان deeep شروعی است در مسیر سفر قهرمانی من.